ι تاریخچـــه پاســاژ مافـــی ι

        1)موقعیت محلی و مکانی (سوابق ملکی پاساژ مافی )

محدوده چراغ برق : خیابان امیرکبیر از سرتخت بربری ها  و بعد هم خیابان ملت است که به مرور گسترش هم پیدا کرده است . کوچه ناظم الاطبا و کتانه هم جزو محله های قدیمی اینجاست .

موقعیت مکانی پاساژ مافی ویژگی خاصی دارد که خیابان امیرکبیر را از شمال  به کوچه کتانه در جنوب وصل می کند ، این راه با افتتاح فاز یک پاساژ مافی در پایان سال ۱۳۹۹ باز شد و دسترسی برای رهگذران و مردم میسر شد . این مسیر به موازات کوچه بهناز و ناظم الاطباء جنوبی محل تردد همکاران محترم شد.به این شکل دسترسی به دفتر و انبار های جنوبی خیابان امیرکبیر از ورودی شماره یک پاساژ مافی راحت تر و کوتاه ترشد.

    از سوابق ملکی پاساژ مافی تا آنجا که من شنیدم ، قبلا درمانگاه همت بوده است .بنای قدیمی محل کار یعقوب خان بوده  که نمایندگی ژنراتورهای رویزرویز را داشته و همزمان فروش اقساطی کامیون را هم انجام می داده .این مجموعه دارای کارکنان خارجی (انگلیسی) هم بوده  و مانند مخابرات مرکزی تهران . تجهیزات تلفن مرکزی داشته است .

یعقوب خان کامیون ها را به اقساط واگذار می کرده است و کلی اسناد مالکیت را در گاو صندوق های قدیمی طبقه بالا جا داده بود .

در تمامی اتاق ها زنگ اخبار و سیستم  صوتی  بود .

بنای قدیمی دارای یک زیرزمین انباری، هم کف تجاری و طبقه اول اداری بود .

ورودی مغازه  14 متر بر داشت و چندین شیشه و درب های چوبی با یک حفاظ نرده ایی جمع شو فلزی.

 دسترسی به طبقه بالا در ضلع شرق  از طریق راه پله بود.

پس از ورودی در همکف سالن بزرگی قرارداشت با  یک ستون در وسط و یک اتاق مدیریت در ضلع شرق(در عکس پایین که در اتاق مدیریت و روز تحویل ملک گرفته شده است ،۲۴ آوریل ۲۰۱۷)

کانتر فروشندگان در انتها . پشت کانتر محل دسترسی به حیاط و پله کان زیرزمین . حیاط مسقف شده بود. طبقه اول اداری با راهرو عریض از شرق به غرب. سمت شمال 3 اتاق وجود داشت و یک آشپزخانه و سرویس. از میان راهرو اصلی یک راهرو فرعی به ضلع جنوبی و اتاق های مدیریت در انتهای جنوبی منتهی می شد .

دو پاسیو در ضلع شرق و غرب هم در میانه بنا قرار داشت. میزها و صندلی های قدیمی و تجهیزات و ابزار خاک گرفته حاصل از سالیان بلا استفاده بودن به ذوق بیننده میخورد .حس خانه ارواح و متروکه بودن برای انسان تداعی می شد .

پس از اینکه ملک پاساژ مافی را در سال 96 تحویل گرفتیم یکی از گزینه ها مرمت و بازسازی و حفظ بنای قدیمی بود. یک طرح راه رو میانی با فروشگاه های کناری کشیدیم و به فکر اجرای آن افتادیم بنای قدیمی از لحاظ استحکام و پایداری را باید چک میکردیم ، سازه قدیمی بود بعضی از قسمت ها آجری بود و تیرآهن هم چه به صورت ستون و چه تبریزی در سقف ها استفاده شده بود با چند مشاوره سازه مشورت کردم از پروژه بازدید کردند.

به دنبال مدل سازی این سازه بودم ، کار نشدنی نبود ولی کسی را برای انجام آن پیدا نکردم. با یک معمار ترک که در آلمان یک شرکت طراحی و اجرا داشت  در جلسه ای که جهت معارفه به ایران آمده بودند آشنا شدم یک قرارداد همکاری ما بین شرکت فوق و شرکت ساختمانی فراپیما پاسارگاد که من و خانواده ام هستیم منعقد کردیم.

به ایشان این پروژه را پیشنهاد دادم . برداشت ؛ طراحی و کمک به ساختن پروژه ایی ( که بعدا پاساژ مافی نامیده شد ) مورد استقبال قرار گرفت ، قرار شد یک اکیپ با دوربین های پیشرفته اسکن ساختمان از آلمان  بیایند و کار برداشت سازه، معماری و… خلاصه مدل سازی سازه موجود را انجام بدهند .تا بتوانیم مقومت المانها و در نتیجه مقاومت کلی سازه را محاسبه کنیم .

در کمتر از 3 ماه اکیپ سه نفره از آلمان با دوربین های پیشرفته اسکن ساختمان آمدند. رد کردن تجهیزات آنها از گمرک فرودگاه کار سختی بود که با ارائه مدارک شرکت و تعهد برگشت آنها و تعریف پرواره انجام شد .

در تهران در هتل آپارتمانی در  خیابان سهروردی برای یک هفته  جا رزرو کرده بودم . از فردای همان روز از اول صبح تا عصر در محل فعلی پاساژ مافی کاربرداشت و اسکن را انجام می دادند.

دوربین را در جاهای مختلف نصب می کردند و خود  دوربین به طور اتوماتیک برداشت ها را انجام می داد.در پایان نقشه برداری  تمامی جزئیات تهیه شد و میزان مقاومت مصالح بکار رفته با توجه به قدمت آن برآورد گردید . خلاصه با هزینه های زیاد ربالی و یورویی به این نتیجه رسیدیم که سازه موجود  امکان تحمل بارهای مرده و زنده کاربری مورد نظر ما را نخواهد داشت .

ناگزیر مسیر تخریب و توسازی را طی کردیم .برای طراحی و ساخت سعی کردم مسیر استاندارد کنترل پروژه  pmbok را بروم .محدوده پروژه و ذینفعان آن را تعریف کردم . فاز صفر طراحی را  با کمک پیش کسوتان و فدیمی های چراغ برق از اقوام و دوستان طی کردم .جهت برگزیدن سیستم ساخت از میان روش های موجود با گروه های زیادی بحث و گفتگو داشتم، بازدید و جلسه های معارفه و بررسی را با حوصله و علاقه مدیریت کردم در نهایت روش تاپ دان را انتخاب کردم. بایستگی ها و تنگناهای پروژه من را  ناگزبر به  برگزیدن این گزینه کرد.

هزینه و زمان بیشتر{تنگنا} در مقابل  اجرای امن تر و فاز بندی پروژه {بایستگی و مزیت ) اولویت کمتری داشت  .اتود ها و پلان های اولیه بیش از 300 گزینه پیش روی ما گذاشت ،نظرات کاربران احتمالی و فروشگاه داران با سابقه بیش از 40 سال را کاملا در تصمیم گیری دخالت دادم.

اصل بهینه سازی پلان ها تا روز آخر (یعنی زمان اجرای آن جزء)  را رعایت می کنم.

ضوابط و معیارهای شهرسازی آتش نشانی و ایمنی هم حرف آخر را در انتخاب ها می زنند.

زمستان سال 1397 جواز فاز یک و دو را گرفتیم و مشغول تخریب بنای موجود شدیم .

تخلیه وسایل موجود در ملک از جمله  گاوصندوق های قدیمی ، میز و صندلی های قدیمی ؛ و تجهیزات و امکانات را با مالک قبلی هماهنگ کردیم .

آتش سوزی ملک مجاور شرقی باعث ویرانی سقف شیروانی با سازه چوبی طبقه اول شده بود .

تخریب کامل بنا البته به جز 2 فروشگاه آقای نوری و کامران که صاحب سرقفلی بودند ( ضلع غربی) انجام شد . نخاله برداری انجام دادیم . محل اجرای ستون ها را با دوربین علامت گذاری کردیم و با اکیپی ازیکی شهرستان های استان همدان قرار داد بستم  و مشغول حفر چاه در محل نصب ستون ها به عمق 26 متر شدند .

در کارگاه غیر از منفی ها اکیپ دیگری مشغول نبود. پس ازپایان یافتن حفر چاه ها نوبت آرماتور بندی ،اجرای صفحه ستون و بتن ریزی شدیم .  این کار را با اکیپ آرماتور بند و جوشکار و خرید بتن آماده انجام دادیم .

همزمان برای ساخت اسکلت در کارخانه با کارخانه عمران صنعت وارد گفتگو شدیم و از میان گزینه ها این شرکت که سابقه همکاری خوبی در اجرای پروژه های دیگر داشت را انتخاب کردم و قرارداد بستیم و شروع به خرید ورق های فولادی کردیم تنها از کارخانه ذوب آهن اصفهان و کارخانه کاویان اهواز .

ستون ها را دو دو سکشن تعریف کردیم سکشن اول22/5متر و سکشن بعدی 14/5متر ساختیم . انتقال ،تخلیه و نصب سکشن های پایینی هر ستون داستان به یادماندنی و چالش بر انگیزی بود. پس از نصب سکشن اول بر روی صفحه ستون ها و شاقول کرس و جوش کامل اقدام به اجرای سکشن دوم بر روی ستون ها نمودیم (14 نوامبر2019) 14 آبان 1398 ورق های سقفی را در طبقه اول اجراء کردم و یک   عکس روی اینستاگرام میگذاشتم mehdimafi

طبق برنامه قبلی خیلی تلاش کردم که راه رو اول فاز یک را با مغازه های شرقی در طبقه همکف راه اندازی کنم تقریبا تا پایان سال 1398راه رو باز شد.دسترسی خیابان امیرکبیر از روبروی پاساژ کاشانی رابه کوچه کتانه باز کردیم .

از همه جوانب پروژه که بگذریم عصرها می دیدم این بچه های کارتن جمع کن از این مسیر جدید کارتن های جمع آوری شده را بر دوش حمل می کردند و به کوچه کتانه محل فروش ضایعات کارتنی و کاغذ می بردند حس اینکه مسیر این حمل بار طاقت فرسا برای این بچه ها ( بچه های کار خیابان)  اندکی کوتاه شده حالم بهتر می شد.

به مرور بعضی از فروشگاه های ضلع شرقی (7 واحد) را راه اندازی کردیم . مغازه نخست ضلع شمالی که به گذر خیابان امیرکبیر دسترسی داشت فروشگاه ندا متعلق به آقا خلیل فخرایی است ایشان اولین لوازم یدکی فروش تویوتا در پاساژ کاشانی است قدمت کار ایشان ستودنی است نام ایشان با برنداصلی گره خورده وجود ایشان در پاساژ مافی برند ما را تکمیل می کند .با هماهنگی ایشان دسترسی به فروشگاه ندا را از داخل پاساژ دادم .افتخار قوم و خویشی هم با ایشان داریم . اولین فروشگاه را ایشان افتتاح کردند.

از سال 1400 هم مغازه پاساژ کاشانی در طبقه دوم را بستند واحد G1 شدتنها فروشگاه ندا در چراغ برق .

آقای دستمالچی فروشگاه G11و  آقای اشرفی هم G3را باز کردند .

G5هم  دادیم به آقای نوری.مستاجر عزیز که فروشنده لاستیک هستند به گونه غیردائمی .

خودمان هم قبل از  راه اندازی این طبقه ، در طبقه دوم در واحدI13 مستقر شدیم .

به تدریج طبقه اول آقای دهسرایی فروشنده لوازم یدکی هیوندا در واحد H11مستقر شد و همدم ما بود و به مرور شاهد اجرای فاز دوم پروژه بود . صبور و با حوصله و خوش مشرب .

در طبقه اول و دوم فاز یک بیشتر فروشگاه داران لوازم خودروهای خارجی  می فروشند .  آسانسور شرقی راهم به طور موقت راه اندازی کردیم و کسب و کار و رفت آمد و رونق دیده می شد.

فروش لوازم یدکی خودرو در پاساژ مافی :

در پاساژ مافی طبقات طبق فروش قطعات مجزا میباشند .

طبقه همکف تا طبقه دوم فروش قطعات یدکی هیوندا–کیا-تویوتا-مزدا-نیسان-قطعات برقی-میتتسوبیشی را دارند .

طبقات منفی 1 تا منفی 4 فروش قطعات و لوازک یدکی ایرانی را انجام می دهند .