مقالات

روزنگار و یادنامه قسمت دوم (مشتری شهرستان)

در ادامه خاطرات زندگی در چراق برق؛امروز داستان مشتری شهرستان را برایتان می گویم .

سال های ابتدایی شروع به کارم درگیر افزایش تنوع قطعات یدکی قابل فروشم ؛جذب مشتری های عمده در شهرستان و فروشندگان تهران چه داخل چراغ برق و چه در بیرون بازار چراق برغ و اطراف شهر بودم .

یادم می آید که مغازه پلاک 379 در طبقه اول زیرزمین پاساژ کاشانی را که در سال 1369 خریدیم با تنها ۳محصول دور فرمان الف و ابری و اسپرت در قفسه ها راه اندازی کردیم.

اولین مشتری که از در آمد آقای محسنی از تبریز  ، بازار ابزار بود قیمت ها را پرسیدند ، من هر محصول را ۲ تومن و ۳ تومن بالاتر از قیمت خرید  اعلام کردم دور فرمان الف 80تومن خریده بودم را 82 تومن گفتم و دور فرمان ابری را 100 تومن خریده بودم ، 103 تومن گفتم .آقای محسنی چند کارتنی از هر محصول سفارش داد ، اولین فاکتور را در مغازه جدیدم به نام ایشان نوشتم.حس خوبی بود .بگذارید قبل از ادامه این رو بگم که قبل از خرید این فروشگاه  پدر شریکم که یک کاسب و بازاری قدیمی بود برای دیدن مغازه آمد هنوز صدای آقای صالحی تو گوشمه به من گفت آدم هم اینجا میاد ؟چون سقف راهروها در اثر دود سیاه شده بود و فضا تاریک بود و تمام واحدها انبار فروشگاه های طبقه هم کف بود .خلاصه سوت و کور بود .

در کسب و کار چراغ برق مشتری های شهرستان جایگاه خاص و ویژه ای دارند بعضی از همکارها برای یافتن و یا راه یابی این نوع مشتری ها به مغازه هاشون خیلی تلاش می کردند بعضی ها به سفرهای شهرستانی می رفتند و کارت پخش می کردند و یا اگر آن ها را در خیابان های چراغ برق می دیدند به مغازه شان می بردند و سعی می کردند چیزی به آن ها بفروشند.

من هیپچکدام از این کارها را نکردم به جای آن هرکسی که پایش را داخل مغازه ام می گذاشت سعی می کردم اول با برخورد خوب بعد هم با قیمت مناسب مشتری را جذب کنم.

روابط با این مشتری های عزیز معمولا فراتر از کسب و کار می رود برای من هم همینطور بود تبدیل این مشتری ها به دوستان نزدیک برام بسیار الهام بخش و مفید بود.

بدنیست خاطرات و رفاقت ها و دوستی ها با آنها را به مرور شرح بدهم یکی از آن خاطرات آقای بلال زاده مشتری شوشترم بود که به لطف خداوند هنوزم هم ارتباط گاهی وقت در حد سلام و احوال پرسی برقرار است. عروسی آقا پسرش فکر کنم سال 1375 بود در شوشتر من را هم دعوت کرد.آنوقت مجرد بودم و تنها رفتم .

شوشتر با آن محل فوق العاده ورودی آب و تقسیم آب ، مردمان گرم و صمیمی ؛شهر تمیز و خانه هایزقدیمی ؛باغات و مزارع اطراف و خلاصه کلی خاطرات خوب که تا آخر زندگی همراهم می ماند .

با شما هستیم

maaffii.com

نگارش : مهدی مافی

ادامه دارد….

دیدگاهی ثبت نشده است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:

  • فارسی بنویسید، از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
  • تجربیات شما می تواند در تصمیم گیری سایر کاربران جهت خریداری محصولات مفید باشد ، لطفاً اطلاعات مفید و مربوط به محصول فوق را با توجه به تجربیات خود به اشتراک بگذارید.
  • در هر دیدگاه می توانید حداکثر 5 مورد نقاط قوت و ضعف محصول را ثبت کنید.
  • از ارسال لینک‌ و اطلاعات شخصی از قبیل تلفن، ایمیل و آی‌دی شبکه‌های اجتماعی خودداری کنید.
  • از بکار بردن کلمات و اصطلاحاتی که محتوای نامناسب و توهین آمیز و قومیتی دارند خودداری کنید.
  • اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.